تعریف نوآوری
نوآوری بوسیله پژوهشگران رشتههای مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است و از دیدگاههای مختلف تعریف شده است و در نتیجه زبان و مبانی نظری مشترکی در این زمینه وجود ندارد و شاهد ظهور نظرات رقیب در این زمینه هستیم. وینرایت و وارینگ(۲۰۰۷) و ایونسن(۲۰۰۴) نوآوری را به مفهوم استفاده موفقیتآمیز از ایدههای نو در ایجاد ارزش جدید میدانند درحالیکه عده دیگری از پژهشگران معتقداند که نوآوری به مفهوم خلق و یا اقتباس ایدههای جدید است. که این مفهوم از نوآوری دو جنبه دارد (دمانپور و شنیدر، ۲۰۰۶).
الف: نوآوری به مفهوم ارائه ایدههای جدید و تبدیل این ایدهها به فناوری، محصول، فرآیند، مدل کسب و کار و … جدید و تجاری کردن آن میباشد. در این تعریف به خلق نوآوری پرداخته شده است و نوآوری شامل اختراع و استفاده از آن میباشد (افاه، ۲۰۰۳) این تعریف منعکسکننده وضعیت کشورها و شرکتهای توسعه یافته است که در مرزهای دانش حرکت میکنند و با سرمایهگذاری های وسیع و گسترده در مراکز تحقیق و توسعه خود و بسط دامنه همکاریهای راهبردی با دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی دیگر به عرضه فناوریها و محصولات جدید میپردازند ولی نمیتواند فرآیند نوآوری در کشورهای درحال توسعه را که بر پایه تغییرات تدریجی و بهینه کردن نوآوریهای موجود استوار است تبیین نماید، بنابراین ضرورت دارد تعریف جامعتری ارائه شود تا بتواند وضعیت این شرکتها را نیز نشان دهد.
ب: نوآوری به مفهوم اقتباس فناوری و ایدههای جدید از سازمانهای دیگر و بهرهگیری از آن به منظور افزایش اثربخشی، ایجاد ارزش افزوده بیشتر، سود بالاتر و ارتقاء توان رقابتی سازمان میباشد. (انگل و وندیون، ۲۰۰۰) این تعریف به نحو بهتری منعکسکننده وضعیت شرکتهائی است که از طریق میانبر زدن به نوآوری دست مییابد و اغلب در مورد شرکتهای کشورهای در حال توسعه مصداق پیدا میکند این قبیل شرکتها ابتدا از طریق خرید لیسانس و یا مهندسی معکوس به نوآوریهای کشورهای گروه اول دست مییابند و سپس به هضم، جذب و بومیسازی این نوآوریها میپردازند و در نهایت از طریق بهینه کردن، ایجاد تغییرات جزئی در فرآیندها و نهایتاً ایجاد تغییرات اساسی در تولید، به ارائه فناوری و یا محصولات جدید میپردازند، پس میتوان گفت که در این شرکتها ترکیبی از تغییرات جزئی و تدریجی و ابتکارات اساسی در فرآیند نوآوریها مطرح است (هابدی، ۲۰۰۵).
بنابراین واقعیتهای موجود نشان میدهد که نوآوری همواره بیانگر فناوریها و یا محصولات و فرآیندهای جدید جهانی نمیباشد بلکه در برگیرنده مبادله مستمر دانش و تجربه بین مراکز علمی، تحقیقاتی و شرکتهای بزرگ و همچنین بین شرکتهای بزرگ کشورهای پیشرفته صنعتی و شرکتهای کوچک کشورهای درحال توسعه و مراکز تحقیق و توسعه آنهاست و به عبارت دیگر نوآوری فرآیند یادگیری است که در آن شرکتها نحوه طراحی، تولید و بازاریابی محصولات و خدماتی که برای آنها جدید است را یاد میگیرند و عملیاتی میکنند. در این تعریف، نوآوری شامل بهبود مستمر در طراحی و کیفیت محصول، تغییر در سازمان و رویههای مدیریتی، خلاقیت در بازاریابی و اصلاح فرآیندهای تولید میشود که ممکن است برای رقبای خارجی و داخلی شرکتها تازگی نداشته باشد اما برای شرکتها در کشورهای حال توسعه اهمیت خاصی داشته باشد (مایتلکا، ۲۰۰۰) و با وجود آنکه تعریف دوم نوآوری توانست تا حدودی محدودیتهای تعریف اول را مرتفع نماید اما در دنیای واقعی، شرکتها بطور همزمان درگیر خلق و اقتباس نوآوری هستند ، درحالیکه بعضی از شرکتها بیشتر در خلق نوآوری درگیر هستند ولی شرکتهای دیگر ممکن است بیشتر به اقتباس نوآوری تمایل داشته باشند.
۱ – نوآوری بیانگر چیز جدید است:
مفهومی که در تمام تعاریف نوآوری مطرح شده است این است که نوآوری بیانگر چیز جدید است (سولیوان و دولی، ۲۰۰۹) اما اینکه جدید چیست و چگونه جدید را از غیر جدید تفکیک نمائیم موضوع مورد بحث است و این امر باعث شده است که پژوهشگران نوآوری را به طرق مختلف تعریف نمایند درحالیکه برخی از پژوهشگران (واکر، ۲۰۰۶) معتقداند جدید بودن به تنهایی کفایت نمیکند بلکه خلاقیت باید تبدیل به شکل قابل استفاده شود تا نوآوری نامیده شود ولی هیچ معیاری برای نو بودن آن ارائه نمیدهد. روگرس (۲۰۰۳) معتقد است که جدید بودن مفهوم نسبی است بنابراین یک نوآوری ممکن است برای یک فرد، سازمان، صنعت و حتی یک جامعه جدید باشد درحالیکه دیگران قبلاً به دانش آن دسترسی داشتهاند و حتی آنرا بکار گرفتهاند بنابراین معیار نو بودن تابع واحدی است که آنرا تولید، بازتولید و یا از دیگران اقتباس مینماید. اگر واحدی برای اولین بار محصول، فرآیند و یا مدل کسب و کاری را خلق کرده باشد و یا آنرا از سازمانهای دیگر خریداری، اقتباس و یا انتقال دهد آن محصول، فرآیند و یا مدل کسب و کار برای آن سازمان نوآوری محسوب میشود.
۲ – نوآوری معبر تغییر و تحول است:
نوآوری منجر به تغییرات مثبت و آگاهانه در سازمان میشود این تغییرات میتواند در تولیدات، فرآیندها، مدل کسب و کار، بازاریابی، جنبههای ساختاری و سازمانی اتفاق بیافتد در این مفهوم، نوآوری بعنوان نتیجه فرآیند خلق و یا اقتباس نوآوری تلقی شده است. یعنی تحولی که در سازمان ایجاد شده است(سولیوان و دولی، ۲۰۰۹).
۳ – نوآوری نوعی فرآیند است:
نوآوری دربرگیرنده فرآیند شناسائی نیاز، تولید یا اقتباس ایده، عملیاتی کردن ایده و استفاده از آن میباشد بنابراین نوآوری دربرگیرنده عواملی است که به ترتیب پیشبینی شده انجام میشود. ولی شکل فرآیند نوآوری و عوامل تشکیل دهنده آن برمبنای دیدگاههای مختلف، حوزههای مختلف نوآوری، نحوه کسب نوآوری، چرخه عمر نوآوری و وضعیت شرکتهای نوآور متفاوت است(کمال؛ ۲۰۰۶).
۴ – نوآوری ارزش افزاست:
نوآوری باعث افزایش ظرفیت و توانمندیهای فنی و مدیریتی سازمان، بهبود بهرهوری سازمان، ایجاد رویههای کاری بهتر، ایجاد مزیت رقابتی و انعطافپذیری بیشتر در مواجه با تحولات محیطی میشود و ابزاری بر رشد اقتصادی، حفظ و بقاء سازمانهاست (جوهانسن، ۲۰۰۹) بنابراین زمانیکه خلاقیت به فناوری، محصول و … تبدیل شود و برای سازمان و مشتریانش ارزشافزائی کند به نوآوری تبدیل میشود. ارزشافزائی برای مشتری میتواند در قالب کاهش هزینه، بهبود شرایط زندگی کاری، کاهش مسائل ایمنی محیط کار، افزایش درآمد و در نهایت بهبود شرایط رقابتی مشتری، خود را نشان دهد.
۵ – خلاقیت مقدمه نوآوری است:
خلاقیت ایجاد چیز جدید است درحالیکه نوآوری عملیاتی کردن موفقیتآمیز فنی و اقتصادی خلاقیت است، به عبارت دیگر نوآوری فرآیند خلاقی است که دو یا چند مفهوم به شیوه بدیعی با هم ترکیب میشوند تا چیزی را خلق نمایند که قبلاً ناشناخته بوده است و ارزش خاصی ایجاد کنند که قبلاً وجود نداشته است.
بیان موارد فوق نشان میدهد که دامنه نوآوری گسترده و متنوع است بطوریکه علاوه بر موارد فوق، بعضی نوآوری را خلق دانش جدید میدانند و بعضی دیگر آنرا محصول و نتیجه دانش جدید تلقی میکنند و معتقداند دانشی که در آن نوآوری نهفته است منجر به شیوه تفکر جدیدی میشود و در نتیجه دانش جدید خلق میشود این فرآیند مستمر استفاده از دانش و تولید دوباره دانش منجر به حرکت مستمر چرخه دانش خواهد شد.
بنابراین اگر ابعاد فوق را در هم ترکیب نمائیم تعریف جامعی که میتوان از نوآوری ارائه کرد این است که نوآوری فرآیندی است که از طریق آن ایدهها، محصولات، رویهها و فناوریهای جدید خلق شده و دوباره اختراع میشود، توسعه مییابد، نشر داده میشود و اقتباس شده و مورد استفاده قرار میگیرد. ممکن است در داخل سازمان و یا خارج از آن خلق شده باشد اما برای اقتباسکننده آن جدید است و دارای ظرفیت ایجاد و یا افزایش ارزش جدید برای اقتباسکننده است. بنابراین نو بودن برای نوآوری شرط لازم است ولی شرط کافی این است که با ارزش افزوده و یا بهبود برای سازمان و مشتری توام شود(رام، ریو و یو، ۲۰۱۰).
پیشنهاد پروژه نوآورانه (فناورانه)
جهت ارائه پیشنهاد پروژه نوآورانه (فناورانه)، فرم مربوطه را از لینک زیر دانلود و پس از تکمیل نمودن به رابط تحقیق و توسعه واحد متبوع تحویل دهید و رسید دریافت کنید.